پایگاه تحلیلی خبری پاوه پرس؛ نمیدانم چگونه و از کجا شروع کنم .ته دلم پر از حرف هایی نگفته دلنوشته های پردرد و تاسف های بی جواب است.. می خواهم بنویسم بغض راه گلویم را گرفته ولی زبانم پر از حرف های نگفته است میخواهم بنویسم دستم می لرزد قلمم تکان نمیخورد .نه اینکه توان گفتن و نوشتن نداشته باشم نه.. میتوانم بگویم و بنویسم اما از کسانی میخواهم بگویم و بنویسم که کوه استقامت ودریای سخاوت هستن با زندگی سرشار ازسختی ودرد ورنج . بله از کوله بران میخواهم بنویسم مردان وپدرانی که سالیان سال باکمر خمیده و دستان چروکیده و دلی مالا مال از ترس واضطراب با بارهایی سنگین درکوههای کردستان و اورامانات با پاهای لرزان قدم برداشته اند.. مردان وپدرانی که بارها وبارها دراین کوهها با کمر خمیده شب وروز بدون خستگی بخاطر فرزندان و خانواده با این بارهای سنگین کوهها و مسیرهای طولانی را درنوردیده اند که بتوانند لقمه نانی حلال با زور بازوی خود دربیاورند واز شرمندگی زن وفرزند دربیایند.. اینها گفتنش به زبان ما ساده وراحت بنظر میرسد اما وقتی پدری بداند فرزندش میخاهد لازم دارد نباید از همسن وسالان خود کمتر باشد این بارها و کوهها که سهل است دوست دارد از اسمان هفتم هم که شده انچه را که ارزوی فرزندش هست مهیا کند… اینها را گفتم که بگویم از کوله بران مدفون در زیر خروارها برف … چه سخت است وچه دردناک است با کمری خمیده باری سنگین نفسی خسته دستانی یخ زده پاهایی سست شده به امید تمام شدن راه و برگشت به اغوش خانواده به ناگاه در زیر خروارها برف مدفون شوی ودردناکتر از همه ی اینها همسران و فرزندان وشایدهم مادرانی که نصف شب هنوز بیدار مانده چشم به راه ودست به دعا منتظر مرد خانه اشان هستند… هیچ زبانی وهیچ نوشته ای قادر نیست زره ای از درد این عزیزان رابکاهد… با این وجود من نوشتم که بگویم از دور شنیدم زیر برف سفید کفن پوش شدید ,شنیدم خستگی هایتان را با خود بردید ,شنیدم یخ بستین… دلم یخ بست از نبودن شما میان خانواده منتظرتان وپاهایم خسته شد از رفتنها و تلاشهای بی جواب ودرنهایت دیگر هیچ وقت و هیچ زمستانی با بارش برف سفید شادی نخواهم کرد چرا که سفیدی برف امسال یاداورسیاه پوش شدن خانواده های شماست… شیر مردان کوههای کردستان دلیران و غیور مردان سفید پوش شدنتان در برف سفید زمستانی برای همه ی ما غمی جانکاه بود. باشد که در سرای ابدی با ارامش و بدون خستگی بیارامید… تقدیم به همه کوله بران شهید در راه نان افسانه نادری ۱۳۹۵/۱۱/۱۰